
اي تو بهانه واسه موندن
اي نهايت رسيدن
اي تو خود لحظه بودن
تا طلوع صبح خورشيد و دميدن
اي همه خوبي همه پاکي
تو کلام آخر من
اي تو پر از وسوسه عشق
تو شدي تمامي زندگي من
اسم تو هر چي که ميگم
همه تکرار تو حرفهاي دل من
چشم تو هر جا که ميرم
جاري تو چشمهاي منتظر من
اي تو بهانه واسه موندن
اي نهايت رسيدن
اي تو خود لحظه بودن
تو طلوع صبح خورشيد رو دميدن
تو رو اون لحظه که ديدم
به بهانه هام رسيدم
از تو تصويري کشيدم
که اون و هيچ جا نديدم
تو رو از نگات شناختم
قصه از عشق تو ساختم
تو رو از خودت گرفتم
با تو يک خاطره ساختم
الهه ♥ |